می نویسم ،می نویسم از تو تا تن کاغذ من جا دارد
چقدر تغییر زیباست و زیباتر از آن کسی است که باعث تغییر زیبایی در درون انسان می شود. آری از سرنوشتی که خداوند برای آدم رقم می زند سخن می گویم سرنوشتی که

تا وقتی به مقصد و مقصود خداوند پی نبردی دریافت نخواهی کرد.در این لحظه نمی دانم که چگونه بگویم خداوند در زندگی انسان کار می کند و چگونه نقشه همه چیز را آنگونه که باید وشاید تنظیم می کند .روزی فکر می کردم من کجا و ملاقات با خداوند کجا و مهمتر از آن اینکه این ملاقات هیچ واسطه ای نداشته باشد و حضور خدا را خود بطور مستقیم احساس کنم. راستی چگونه من و سرنوشتم با خدا گره خورد و چگونه خود را در حضور خداوندمان عیسی مسیح احساس کردم. در زندگیم به خداوند همیشه اعتقاد داشتم ولی با شریعت هیچ وقت نمی توانستم ارتباط برقرار کنم و فکر می کردم که در زندگی دلیل ناکامی هایم ناراضی بودن خداوند از من است. از لحظه ای که برای اولین بار به کلیسا دعوت شدم تفاوت آشکار نسبت به مراسم مذهبی که تا به این سن دیده بودم را احساس کردم، قبل از پرستش خداوند خبری از مرده باد وزنده باد نبود و به جای آن برای همه دعای خیر می کردند حتی برای دشمنشان و سپس به حضور خداوند می رفتند و با شادمانی در محضر او برای جلال نامش سرود می خواندندو آنجا بود که از خود پرسیدم خدایی که اینان با شادی و سرود می ستایند  چه فرقی با خدای من دارد؟و در اینجا یاد می کنم از این گفته کشیش میلتن؛ مهم این است که بدانیم کدام خدا را می پرستیم؟
حالا می فهمم که به واقع تا الان این سوال بزرگترین چالش زندگی من بوده است براستی(کدام خدا)؟؟؟؟ خداوندی که از طریق کلیسا و شبانش به من شناسانده شد خدایی بود که به مفهوم واقعی کلمه خود محبت بود، او پادشاهی است که خونی نریخت تا بر جهان حکوت کند او با ریختن خون خود برای نجات  انسان بزرگترین فاتح جهان در قلب و فکر ماست  و حال که  با صاحب واقعی این دعوت آشنا شدم تازه می فهمم که چقدر مورد توجه خداوند قرار گرفتم که این لطف عظیم شامل حال من گردید و مهمتر از آن این که  تازه میفهمم که  تصمیم خداوند زندگی مرا به سمت خود کشاند و مرا لایق آن دانست که انتخاب نماید بطوری که من قادر به تصورش هم نبودم  حتی در حال حاضر که این مطالب را عنوان می نمایم از لحاظ زندگی دنیوی شرایط خوب و مناسبی ندارم ولی به جرات می توانم بگویم که تنها ترین و بزرگترین دلخوشی من دست زور آور خداند است(بنابراین ما با دلیری تمام می گوییم: خداوند مدد کننده من است و ترسان نخواهم بود انسان به من چه می کند؟ )عبرانیان 6:13  چون به این اعتقادم که فقط اراده  اوست که می تواند چنین تغییر بزرگی را برایم رقم بزند .از گناه آمده ام تا نجات یابم و چون نورسیده در این راهم تفسیر عظمت این راه (از گناه تا نجات) را با شما در میان می گذارم تا حقیقت راهی را که انسانها به درستی برای نجات می پیمایند بتوانم عنوان کنم.
گناه
بر اساس کتاب مقدس، يکی از تعريف‌های گناه، شکستن قوانين خدا است. در انجيل مقدس می‌خوانيم: “هر که گناه کند، قانون خدا را می‌شکند، زيرا گناه چيزی جز شکستن قانون نيست” (اول يوحنا ٣: ٤). خدا آدم را که اولين انسان بود خوب و بيگناه آفريد. او با خدا زندگی می‌کرد و با خدا دوستی و رفاقت نزديک داشت. آدم را از لحاظ روحانی شبيه خود آفريد و به او حق انتخاب داد. ولی آدم، در باغ عدن تصميم نادرستی گرفت و بر عليه خواست خدا از ميوه درخت شناخت نيک و بد خورد و قانون خدا را شکست.
گناه از طريق آدم به نسل بشر سرايت کرد و مانند سمی در ذات انسانها قرار گرفت. بر اساس کلام خدا، همه انسانها با ذاتی گناه‌آلود به دنيا می‌آيند و در فکر و کلام وعمل گناه می‌کنند. کلام خدا می‌فرمايد: “گناه به وسيله يک انسان به جهان وارد شد و اين گناه مرگ را به همراه آورد . . .” (روميان ٥: ١٢). نکته مهمی که بايد به آن توجه کنيم اين است که: خدا قدوس و پاک است و ما انسانها گناهکار هستيم و گناه باعث جدايی ما از خدای پاک و مقدس شده است. در انجيل مقدس می‌خوانيم: “همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا محرومند” (روميان ٣: ٢٣).
و در جايی ديگر نوشته شده: “زيرا مزدی که گناه می‌دهد موت است . . .” (روميان ٦: ٢٣)، و موت يعنی جدايی از خدای پاک و مقدس. پس تمام انسانها، گناهکار و از خدای پاک و مقدس، جدا هستند و اگر در طول عمرشان از گناه آمرزيده و با خدا متحد نشوند، برای هميشه از خدا جدا خواهند ماند. ولی خبر خوش اين است که خدای پاک و قدوس، خدای محبت هم هست و او برای برگرداندن ما انسانها به آغوش خودش، از ازل نقشه‌ای پرشکوه کشيده بود.
نجات
حدوداً دو هزار سال پيش، خدا پسر روحانی خودش عيسی مسيح را که ذات الهی دارد و کاملاً پاک و بيگناه است، به جهان فرستاد تا جريمه گناه ما انسانها را که موت می‌باشد بپردازد تا ما انسانهای گناهکار بتوانيم از طريق ايمان به او و پذيرفتن آنچه او بخاطر ما انجام داده است، با خدا متحد بشويم. بر اساس کلام خدا: عيسای مقدس و بيگناه، خون پاکش بر روی صليب ريخته شد و مرد. سپس او را در قبر گذاشتند ولی او در روز سوم، از مردگان قيام کرد و زنده است. عيسی، با مرگ و قيام خودش، جريمه گناهان ما را داد و هديه نجات از گناه را برای ما انسانها فراهم کرد. حالا هر که به عيسی مسيح خداوند و واقعيت مرگ و دفن و قيام او از مردگان، ايمان بياورد تمام گناهانش آمرزيده می‌شود و از هديه نجات از گناه و مزايای نجات که يکی از آنها زندگی جاودانی با خدا است بهره‌مند می‌شود.
وقتی يک نفر از گناه توبه می‌کند و به مسيح خداوند ايمان می‌آورد، همه گناهانش آمرزيده می‌شود، روح القدس در دل او ساکن می‌گردد و او را از داخل عوض می‌کند تا بتواند از گناه و کارهای گناه‌آلود هرچه بيشتر دوری کند و روز به روز پاک‌‌تر و مقدس‌تر بشود. پس مسيح واقعی، که بخاطر انسانهای گناهکار بر روی صليب مرد و از مردگان قيام کرد و زنده است، تنها راه نجات انسان از قدرت گناه و نتايج بد آن می‌باشد. بر اساس کلام خدا: “در هيچکس ديگر، رستگاری نيست و در زير آسمان هيچ نامی جز نام عيسی به مردم عطا نشده است تا بوسيله آن نجات يابيم”.
 قدم اول: آری دعوت عیسی مسیح
و بدانیم که امروز دعوتی داریم ، دعوت به مجللترین مکان در نهایت تصور انسان دعوت از طرف میزبانی که خود، عظمت و جلال است.
 قدم دو:
به گناهان خود اعتراف کرده از خطاکاری دست بکشید.ا گر بگوییم بی‌گناهیم، خود را فریب داده‌ایم و راستی در ما نیست.  ولی اگر به گناهان خود اعتراف کنیم، او که امین و عادل است، گناهان ما را می‌آمرزد و از هر نادرستی رهایمان می سازد.
مسیح پشت در قلب شما ایستاده در را میکوبد
این است دعوت عیسی مسیح: (هان بر در ایستاده می‌کوبم. کسی اگر صدای مرا بشنود و در به ‌رویم بگشاید، درون خواهم آمد و با او همسفر خواهم شد و او با من است ) مسیح بر در قلب (احساسات، عقل و اراده) شماایستاده و منتظر شماست تا او را به زندگی خود دعوت کنید.

امروز روز نجات است
 پذیرش نجات به عنوان هدیه تنها راهی میباشد که شما میتواند نجات بیابید. از آنجا که این نجات رایگان است، امروز آن را به عنوان هدیه بپذیرد. چون امروز روز مرحمت و رستگاری میباشد، بخشش گناهان را به فردا موکول نکنید. در کتاب مقدس چنین نوشته شده است: “فریاد تو را زمانی که در رحمتم برویت باز بود، شنیدم.
دعا ی ما
ای خداوند، پدر آسمانی، من در نام عیسی مسیح به حضور تو می آیم. من میدانم که یک گناهکارم و به بخشش تو نیازمند میباشم؛ من ایمان دارم که عیسی برای گناهان من بر روی صلیب جان داد و برای حیات بخشیدن به من از قبر برخاست. ای عیسی مسیح، لطفآ مرا ببخش؛ زندگی مرا تغیر بده و به من نشان بده که چگونه بتوانم تو را بهتر بشناسم. تو را به زندگی ام دعوت میکنم و می خواهم به تو توکل کرده، به عنوان خداوند و نجات دهنده، تا آخر عمرم از تو پیروی کنم. در نام عیسی مسیح آمین

جشن شادی در آسمان

عیسی مسیح این مثال را آورد تا نشان دهد که در آسمان چه شادیهایی برای توبه یک گناهکار بوجود میاید کدام زن است که ده سکۀ نقره داشته باشد و چون یکی از آنها گم شود، چراغی برنیفروزد و خانه را نروبد و تا آن را نیافته، از جُستن بازنایستد؟ و چون آن را یافت، دوستان و همسایگان را فرامی‌خواند و می‌گوید: ”با من شادی کنید، زیرا سکۀ گمشدۀ خود را بازیافتم.“ به شما می‌گویم، به همینسان، برای توبۀ یک گناهکار، در حضور فرشتگان خدا جشن و سرور بر‌پا می‌شود

حقیقت حیات جاودانی در خداوند مان عیسی است و برای جلال نامش چند بیتی کوچک سروده ام :

بهت در خود نکنم زاروحزین     که تویی منجی عالم به یقین
توبزرگ سیتره دار دو جهان     توحقیقت، تو خدا، جا ومکان
نو رسم پادشه لطف و یقین     باغبان ازلی میوه جانم تو بچین

 سپاسگذارم از خداوند چون مرا انتخاب نموده تا نجات یابم   
                                                                                                                           

فرزاد لطیف