دوست هم براي شخص بكار مي رود و هم براي بيان احساس .
مثال : دوست من آقاي فلاني . و من شما را دوست دارم .
رفاقت به معني : همراه ، شريك . مانوس و يار بكار مي رود .
( براي همين در مفهوم شريك بودن ، كمونيست ها همديگر را رفيق مي نامند )
دوستي و رفاقت اصلي و خالصانه اگر بر اساس محبت خدا بنا نباشد نمي تواند استوار و قائم باشد .
امثال سليمان 8 : 17 كساني كه مرا دوست دارند ، دوست مي دارم و هر كه مرا بجويد ، مرا بدست خواهد آورد .
يوحنا 15 : 13 كسي محبت بزرگتر از اين ندارد كه جان خود را به جهت دوستان خود بدهد .
مسيح فرمود دشمنان خود را دوست داشته باشيم و اين زماني است كه ، ما را كه هنوز در گناه بوديم و به نوعي دشمن او محسوب مي گشتيم ، محبت كرده بود . به چه نوع محبت ؟ محبتي كه جان خود را براي ما بخشيد .
متي 5 : 44 اما من به شما مي گويم كه دشمنان خود را محبت نماييد .
روميان 5 : 8 لكن خدا محبت خود را در ما ثابت مي كند از اينكه هنگاميكه ما هنوز گناهكار بوديم ، مسيح در راه ما مُرد .
نتيجه : شخصي كه در همراهي و شراكت و يار بودن ما را دوست داشته باشد ، او مي تواند دوست باشد .
دوستي و رفاقت مي تواند معاني بسياري را نيز دارا باشد ، به عنوان مثال : مي توان به معاني منفي و مثبت بودن آن بحث كرد .
دوستي و رفاقت ، شايد از ديدگاه جامعه فقط براي شخص و اشخاصي كه با آنها سرو كار داريم ختم مي شود ، در حاليكه كتاب مقدس ما را كمك مي كند كه انواع دوستي ها را هم بشناسيم و هم درك كنيم .
جالب است كه اگر به معني پس و پيش آنها نكاه كنيم به نتيجه جالبي مي رسيم : به عنوان مثال اگر دنيا دوستي را بخواهيم معني و تفسير كنيم ، به اين صورت خواهد بود كه ، ما دنيا را دوست داريم يعني به آن توجه مي كنيم و عشق مي ورزيم .
حال اگر دوستي دنيا را بخواهيم معني دهيم به اين صورت خواهد بود كه : با دنيا رفيق يعني شزيك و همراه هستيم .
پس دوست كسي است كه ما هم دوستش داريم و با او دوستي مي نماييم و هم ايكنه با او همراه هستيم .
كلام خدا ، توجه ما را به دوستي هاي مختلفي ، جلب مي فرمايد :
• دوستي با دنيا
• دوستي با ناراستي
• دوستي با حيات و زندگي
• دوستي با عدالت
• دوستي با خدا
• دوستي با ايمان
• دوستي با محبت
• دوستي با شكوه و جلال
• دوستي با خودمان
• دوستي با پدر و مادر و خواهر و برادر
• دوستي با ظلمت
• دوستي با نور
• دوستي با ضيافت ها
• دوستي با مقام
• دوستي با قدرت
• دوستي با شرارت
• دوستي با حيله
• دوستي با خيانت
• دوستي با پول
• دوستي با رياكاري
• دوستي با همدردي
و صدها نوع ديگر . هرگاه به اين موضوعات دوستي و رفاقت كه كلام خدا براي ما باز مي كند توجه نماييم ، آنوقت معني دوستي و رفاقت و همچنين به كار گيري آنرا براي خود و ديگران ، فوايد و مضرات آن را متوجه خوا هيم شد . زيرا دوست خوب پيدا كردن آسان نيست و بسياري هستند كه از دوستي و رفاقت ناخالصانه ضربه ها خورده اند .
در خيانتي كه يهودا به عيسي مسيح كرد ، خداوند ما به او چنين مي فرمايد :
متي 26 : 50 عيسي ويرا گفت : اي رفيق از بهر چه آمدي ؟ ( آيا براي اين كار آمدي ؟ كارت را انجام بده )
در فرهنگ ما وقتي دوستان به هم مي رسند ، همديگر را مي بوسند ، ولي بايد مواظب بود كه بوسيدن آنها به چه معني است ؟ بوسه يهودا معني خيانت را داشت .
2 تيموتاوس زيرا كه ديماس براي محبت اين جهانِ حاضر مرا ترك كرده به تسالونيكي رفته است .
يعقوب 4 : 4 اي زانيات ، آيا نمي دانيد كه دوستي دنيا دشمي خدا است ، پس هر كه مي خواهد دوست دنيا باشد ، دشمن خدا گردد .
مسيح از مهر و محبت عميق خود به ما ، ما را دوستان خود مي نامد . مسيح مي خواهد كه ما بدانيم كه : اساس دوستي بايد بر محبت باشد
يوحنا 15 : 14 – 15 شما دوست من هستيد اگر آنچه به شما حكم مي كنم بجا اريد . ديگر شما را بنده نمي خوانم زيرا كه بنده آنچه آقايش مي كند نمي داند ، لكن شما را دوست خوانده ام زيرا كه هر چه از پدر شنيده ام به شما بيان كردم .
يوحنا 16 : 27 زيرا خود پدر شما را دوست مي دارد چونكه شما مرا دوست داشتيد و ايمان آورديد كه من از نزد خدا بيرون آمدم .
آيا واقعاً مي شود دوستي پيدا كرد كه به او اعتماد كامل داشت ؟
در دوستي و رفاقت است كه ما همه چيز از گفتني و نا گفتني را با دوستمان ، قسمت مي كنيم و بعداً بر اثر به هم خوردن رفاقت تمام اسرار ما را همان به اصطلاح دوست ، به همه جا پخش مي نمايد پس بايد مواظب بود كه چه نوع دوستي را با چه نوع خصوصيات انتخاب بكنيم .
ميكاه 7 : 5 – 6 بر يار خود اعتماد مدار و بر دوست خالص خويش توكل منما و درِ دهان خود را از هم آغوش خود نگاه دار . زيرا كه پسر ، پدر را افتضاح مي كند و دختر با مادر خود و عروس با خارسوي خويش مقاومت مي نمايد و دشمنان شخص اهل خانه او مي باشند .
لوقا 21 : 16 شما را ، والدين و برادران و خويشان و دوستان تسليم خواهند كرد و بعضي از شما را به قتل خواهند رسانيد .
آيا واقعاً مي شود دوست خوبي پيدا كرد ؟
بله ، داشتن دوست خوب نعمت و بركت است به شرطي كه محبت خداوند ما عيسي مسيح در او باشد .
1 – به شرطي كه هميشه محبت نمايد .
امثال 17 : 17 دوست خالص در همه اوقات محبت مي نمايد و برادر به جهت تنگي مولود شده است .
امثال 18 : 24 كسيكه دوستان بسيار دارد خويشتنرا هلاك مي كند ، اما دوستي هست كه از برادر چسبنده تر مي باشد .
2 – به شرطي كه روح اصلاح كننده داشته باشد :
امثال 27 : 17 همان طوري كه آهن ، آهن را تيز مي كند ، دوست نيز شخصيت دوست خود را اصلاح مي كند .
3 – به شرطي كه مشورت دهنده باشد :
امثال سليمان 27 : 9 مشورت صميمانه يك دوست همچون عطري خوشبو ، دلپذير است .
4 – به شرطي كه دوست خود را در هر شرايطي ترك ننمايد :
امثال سليمان 19 : 7 وقتي انسان فقير شود ، حتي خويشاوندانش او را ترك مي كنند ، چه رسد به دوستانش ، و كوشش او براي
بازيافتن آنها به جايي نمي رسد .
5 – به شرطي كه دوستي او بخاطر ثروت و پول طرف مقابل نباشد :
امثال سليمان 19 : 4 شخص ثروتمند دوستان بسيار پيدا مي كند ، اما دوستان آدم فقير از او جدا مي شوند .
6 – به شرطي كه در دوستي ، برادري خود را ثابت نمايند :
امثال سليمان 18 : 24 بسياري از دوستي ها پايدار نمي مانند ، اما دوستاني هم هستند كا از برادر نزديكترند .
7 – به شرطي كه خبر چين و غيبت گو نباشد :
امثال سليمان شخص گمراه ، جنگ و ستيز برپا مي كند و آدم سخن چين ، دوستان خوب را از هم جدا مي سازد .
8 – به شرطي كه محرم اصرار باشد :
امثال سليمان 17 : 9 كسي كه عيب هاي ديگران را مي پوشاند ، محبت ايجاد مي كند ، اما شخصي كه افشاگري مي كند ، باعث جدايي
دوستان مي گردد .
9 – به شرطي كه در هر شرايطي و مشكل يار و مدد كننده باشد :
جامعه 4 : 10 دو از يك بهترند ، چونكه ايشانرا از مشقتشان اجرت نيكو مي باشد . زيرا اگر بيفتد يكي از آنها رفيق خود را خواهد برخيزانيد لكن واي بر آن يكي كه چون بيفتد ديگري نباشد كه او را بر خيزاند .
با تجربه من در داشتن دوست و دوستان ، آنها گاهاً خوب و بد بوده اند . خيلي وقتها ضربات مهلكي از آنها خورده ام . اما كسي را كه در زندگي خود بهترين دوست ، كه داراي همه اين صفات عالي و زيبا است ، مي دانم ، خداوندمان عيسي مسيح است .
پُر جلال باد نام خداوندمان عيسي مسيح