خشم چيست و عصبانيت از كجا مي آيد ؟
خشم ممكن است به معني كينه اي كه بايد انجام بگيرد نيز معني شود ، در حالي كه عصبانيت عكس العملي است در برابر عامل عصبانيت .
خشم و يا عصبانيت نيز يكي از عواطف ما است و احساسي است كه ممكنه ناگهان باعث به هم ريختن ما بشه .
اصولاً عصبانيت ، احتياج به عامل انفجاري دارد . و به نظر من به تعداد مردم ، نيز بنا به شخصيت آنان خشم و عصبانيت وجود دارد .
منبع و چشمه اين عصبانيت يا خشم چيست ؟
منبع و چشمه عصبانيت مي تواند عوامل مختلفي باشد . همانطوريكه گفته شد بستگي به شخصيت و روح و روان شخص دارد .
به عنوان مثال اگر شخصيت مغروري داريم و حرف ما اجرا نميشه ممكنه خيلي زود عصباني بشيم . شايد وعده اي به ما داده شده و وعده دهنده به وعده اش عمل نكرده ، باعث عصبانيت و خشم ما بشه . شايد بچه هاي ما به حرف ما گوش نمي دهند و موجب مي شوند كه ما عصباني شويم . و شايد ما به حرف بچه ها گوش نمي دهيم و باعث عصبانيت آنها شويم و انواع و اقسام اين ها و آخر سري حتي از خدا عصباني شويم .
آيا خشم . يا عصبانيت مي توانند انواع و اقسام داشته باشند ؟
به نطر من 3 نوع خشم و عصبانيت وجود دارد :
اين حالت مي تواند مربوط به اعصاب و ناراحتي عصبي نيز باشد .
1 – ملايم
2 – متوسط
3 – خشن
همه ما گاهاً احتياج به خشم داريم ، زيرا در بعضي مواقع براي نشان دادن حالت ما به ديگران ، كه شما مرا ناراحت و عصباني كرديد لازم است . اين نوع خشم ملايم است و اگر لازم است اتفاق مي افتد .
ممكن است شما و من كه عجله براي قرار داريم و منتظر وسيله نقليه كه مي بايستي سر ساعت بيايد ولي نيامده است ، به طور ملايم عصباني شويم و آنرا با زود زود نگاه كردن ساعت خود نشان دهيم . يا از سر كار خسته آمده ايم و سر و صدا زياد است و عذا آماده نيست به طور ملايم ناراحت بشيم .
نوع متوسط آن اين است كه تقريباً براي هر چيزي آماده عصبانيت هستم ولي مقداري آنرا كنترل مي كنيم ، در ايستگاه اتوبوس بعد از چند دقيقه زير لبي شروع به فحش دادن و يا لگدي نثار تير ايستگاه مي كنيم و يا وارد خانه مي شويم بلافاصله با نشان دادن اينكه عصباني هستيم داد زده و همه را ساكت مي كنيم و براي آماده نبودن غذا در را به هم مي زنيم .
پدر بزرگ من كه مكانيك بود معمولاً اگر وسيله اي يا پيچي درست كار نمي كرد ، صاحب كارخانه آنرا فحش مي داد .
نوع خشن آن ، نوعي است كه قابل كنترل نيست و حالت روحي و رواني نيز در آن وجود دارد . به عنوان مثال شخص به خاطر اينكه حرفش را به كرسي بنشونه ، از قبل خود را عصباني و خشن نشان مي دهد كه ديگران در برابر ايشان حرفي نزنند و مردم ، خانواده و ديگران را از اين حالت خود مي ترساند .
اين طور افراد ، كمبود هاي فراواني در زندگي دارند و بايد ديد از گجا نشعت گرفته است . اين افراد مي توانند خطرناك باشند در ايستگاه براي تاخير شيشه را مي شكنند و براي سروصداي بجه ها فحش و ناسزا گفته و بلافاصله بچه ها را مي زنند و اگر غذا حاضر نيست علاوه بر بي احترامي و گاهاً دست بلند كردن بر همسر ، ضرفها را نيز مي شكنند .
اين حالات از عصبانيت و خشم ، براي زن و مرد و هر دو مي تواند اتفاق بفتد .
آيا خدا ، ممكن است كه خشم را گناه بداند ؟
براي جواب اين سثوال بايد به كلام خدا مراجعه نماييم . من فكر نمي كنم كه عصبانيت هميشه مي تواند گناه به شمار بيايد ، زيرا خود خدا خشمگين مي شود ، منتهي بايد دانست كه چه نوع خشم و براي چي بكار گرفته مي شود .
مزمور 7 : 11
خدا داور عادل است. او هر روز بر بدكاران خشمگين ميشود .
مرقس 3 : 5
عيسي كه از سنگدلي آنان به خشم آمده بود، نگاهي غضب آلود بر ايشان انداخت ، و به آن مرد فرمود: «دستت را دراز كن !» مرد دستش را دراز كرد و همان لحظه شفا يافت .
كلام خدا به ما ميگويد كه ممكن است ما ايمانداران نيز خشمناك شويم ولي بايد مواظب باشيم :
افسسيان 4 : 26 – 27
26 اگر عصباني شديد، اجازه ندهيد گناهي از شما سر بزند. پيش از آنكه خورشيد غروب كند، خشم را از خود دور كنيد، 27 زيرا اگر خشمگين بمانيد، به شيطان فرصت مي دهيد كه شما را به گناه وا دارد.
پس آيا ممكنه كه عصبانيتي يا خشمي هم باشه كه ما را به گناه بكشاند ؟
بله مطمعناً هست . ببينيد عصبانيتي هستش كه ما را كمك مي كند تا مساثلي را حل كنيم :
به عنوان مثال :
غلاطيان 2 : 11 – 14
پولس را مي بينيم كه بر پطرس شديد عصباني ميشود ، زيرا او داشت رياكاري مي كرد .
2 سموئيل 12
ناتان نبي در برابر ناعدالتي كه از طرف داود پادشاه براي زناي او و دستور كشتن افسر جنگي خود در جبهه ، يعني اوريا ، بر داود عصباني شد .
يوحنا 2 : 13 – 18
و همچنين عيسي مسيح را مي بينيم كه بر آناني كه خانه خدا را تبديل به مركز خريد و فروش كرده بودند عصباني ميشود .
اما عصبانيتي وجود دارد كه مي تواند ما را به گناه بكشاند و عدالت خدا را انجام ندهد .
به عنوان مثال :
يعقوب 1 : 20
خشم نمي گذارد آنطور كه خدا مي خواهد، خوب و درستكار باشيم .
زن ايوب را مي بينيم كه عصباني ميشود و لعنت مي نمايد ، و اين در حالي است كه اصولاً ايوب مي بايستي عصباني باشد .
ايوب 2 : 9
زنش به او گفت: «آيا با وجود تمام اين بلاها كه خدا به سرت آورده، هنوز هم به او وفاداري؟ خدا را لعنت كن و بمير .
روميان 3 : 13 – 14
13 گلوي آنان گوري گشاده است و زبانشان به فريب سخن ميگويد. زهر افعي زير لبهاي ايشان است؛ 14 دهانشان پر از نفرين و تلخي است .
اگر عصبانيت كنترل نشود مي تواند گناه را به زندگي ما بياورد و به ما صدمه نيز بزند .
امثال 29 : 11
آدم نادان خشم خود را فوري بروز ميدهد، اما شخص دانا جلو خشم خود را ميگيرد .
چطور مي توانيم عصبانيت خود را كنترل نموده و بر آن پيروز شويم ؟
با فيض خداوندمان عيسي مسيح با دستور عمل هايي كه در كلام او به ما داده شده است ، مي توانيم عصبانيت خود را هم كنترل نماييم و هم بر آن پيروز شويم :
1 – اينكه تشخيص دهيم كه عصبانيت ما اشتباه است و آنرا نزد خدا اعتراف كنيم و اگر كسي را ناراحت كرده ايم ازش پوزش بخواهيم :
امثال 28 : 13
هر كه گناه خود را بپوشاند، هرگز كامياب نخواهد شد، اما كسي كه آن را اعتراف كند و از آن دست بكشد خدا بر او رحم خواهد كرد.
1 يوحنا 1 : 9
اما اگر گناهان خود را به او اعتراف نماييم، ميتوانيم اطمينان داشته باشيم كه او ما را ميبخشد و از هر ناراستي پاك ميسازد. اين كار خدا كاملاً منصفانه و درست است، زيرا عيسي مسيح براي شستن و پاك كردن گناهان ما، جان خود را فدا كرده است.
2 – اينكه درك نماييم كه عصبانيت ما ممكنه نوعي امتحان باشد كه خدا براي آن هدف مخصوصي دارد :
يعقوب 1 : 2 – 4
3 زيرا در آزمايش و سختي هاست كه صبر و تحملتان بيشتر مي شود. 4 پس بگذاريد صبرتان فزوني يابد و نكوشيد از زير بار مشكلات شانه خالي كنيد، زيرا وقتي صبرتان به حد كمال رسيد، افرادي كامل و بالـغ خواهيد شـد و به هيچ چيز نياز نخـواهيد داشت .
روميان 8 : 21
اجازه ندهيد بدي بر شما چيره شود، بلكه با نيكي كردن ، بدي را مغلوب سازيد .
پيدايش 50 : 20
هر چند شما به من بدي كرديد، اما خدا عمل بد شما را براي من به نيكي مبدل نمود و چنان كه ميبينيد مرا به اين مقام رسانيده است تا افراد بيشماري را از مرگِ ناشي از گرسنگي نجات دهم .
مزمور 145 : 8 – 9 و 17
8 خداوند كريم و رحيم است و دير غضب و كثيرالاحسان. 9 خداوند براي همگان نيكو است، و رحمت هاي وي بر همه اعمال وي است .
17 خداوند عادل است در جميع طريق هاي خود و رحيم در كّل اعمال خويش .
3 – اينكه ، انتقام نگيريم ، بلكه آنرابه خدا بسپاريم :
روميان 12 : 19
اي عزيزان، خودْ انتقام مگيريد، بلکه آن را به غضب خدا واگذاريد. زيرا نوشته شده که خداوند ميگويد: ‹انتقام از آن من است؛ من هستم که سزا خواهم داد .
پيدايش 18 : 25
يقين دارم كه تو درستكاران را با بدكاران هلاك نخواهي نمود. چطور ممكن است با درستكاران و بدكاران يكسان رفتار كني؟ آيا داور تمام جهان از روي عدل و انصاف داوري نخواهد كرد ؟
4 – اينكه بدي را با بدي جواب ندهيم : آنچه در قلب و وجود ما است ، عمل را نشان مي دهد و عمل ما آنچه كه در درون ما است .
متي 6 : 34
بدي امروز براي امروز كافي است .
متي 5 : 43 – 44
43 «شنيده ايد كه گفته شده است همسايه خود را محبّت نما و با دشمن خود عداوت كن. 44 امّا من به شما مي گويم كه دشمنان خود را محبّت نماييد و براي لعن كنندگان خود بركت بطلبيد و به آناني كه از شما نفرت كنند، احسان كنيد و به هر كه به شما فحش دهد و جفا رساند، دعاي خير كنيد .
5 – اينكه در ارتباط و پيدا كردن راه حلي باشيم :
افسسيان 4 : 26 – 27
26 اگر عصباني شديد، اجازه ندهيد گناهي از شما سر بزند. پيش از آنكه خورشيد غروب كند، خشم را از خود دور كنيد، 27 زيرا اگر خشمگين بمانيد، به شيطان فرصت مي دهيد كه شما را به گناه وا دارد .
براي بر قراري اين ارتباط بايد :
• با صداقت در مورد آن حرف بزنيم ، اين باعث مي شود كه خود را كنترل نماييم .
• آنرا هر چه زودتر حل كنيم و نگذاريم ادامه دار شود . اين كمك مي كند كخ موضوع تمام ش.د .
• به جاي اينكه شخص را به محاكمه بكشيم ، موضوع را بررسي كرده و به محاكمه بكشيم . اين كمك مي كند كه از هم نرنجيم
• فوري قضاوت ننماييم و تحقيق كنيم كه موضوع چيست . اين كمك مي كند نسبت به موضوع به خود اعتماد داشته باشيم
• در برابر خشم و عصبانيت ، زبان نرم و ملايم داشته باشيم . اين كمك مي كند كه شخص عصبي نيز آرام گردد .
6 – اينكه در مورد سهم خودمان خوب فكر كنيم و بعد اگر لازم است آنرا ارائه بدهيم . غلبه بر عصبانيت يك شيه انجتم نمي گيرد ولي با تمرين كردن و كمك عيسي مسيح و دعا ، قادر بر پيروزي خواهيم بود .
امثال 15 : 1
جواب ملايم خشم را فرو مينشاند، اما جواب تند آن را بر ميانگيزاند .