« بارور و کثیر شوید » ( پیدایش 1: 8 )
عیسی ازدواج نکرد, با وجود اینکه در روزگار او مجرد ماندن یک رابی, شرم آور بود. به احتمال زیاد او محبوب دختران بسیاری بود.کسی که « نزد خدا و مردم ترفی می نمود »
مطمئنا مورد التفات دختران نیز قرار می گرفت . او انسان بود و به احتمال زیاد احساسات عاشقانه نیز به او دست می داد, اما به خاطر دعوت پدر از اینها چشم پوشید.
لیکن وی این رفتار را بر دیگران تحمیل نکرد. بر عکس ضیافت عروسی را در قانا با حضور خود مزین نمود. کلام خدا همچنین می آموزد که « نکاح به هر وجه محترم باشد » ( عبرانیان 13: 4 ) , نه فقط در گفتگوی زوجین و خوراک مشترکشان , بلکه در روابط جنسی نیز.
هر مسیحی می تواند تصمیم بگیرد که ازدواج بکند یا نکند . کتاب مقدس اسقفها را وادار می کند که همسری گزینند( اول تیموتاوس 3 : 2 ). یوحنای زرین دهان گفته است: « اولین درجه عصمت, بکارت طاهر است , و دومین درجه , وفاداری در ازدواج . عشق عفیف در ازدواج نوع دوم بکارت است.»
از زندگی جنسی در ازدواج تماما برخوردار شوید. و بر پیش داوری های قرون وسطایی که امور جنسی را چیز پلید تلقی می کرد, فائق آیید. کسی که اعضای تناسلی را آفرید و حکم کرد که « بارور و کثیر شوید » و کتاب مقدس را الهام بخشید که بگوید « ایشان یک خواهند بود » یقینا می پسندد که شما وظایف جنسی خود را در چارچوب ازدواج به جا آورید , همان طور که هر کار نیکویی را که می کنید دوست می دارد.
هیچ امر خطا و شرم آوری در امور جنسی در ازدواج وجود ندارد . باشد که خدا را به خاطر این عطیه زیبا که به نوع بشر بخیده است شکر کنیم.
باشد که مجردها نیز به خاطر موقعیت خود شکرگزار باشند. آن هم دعوتی است جدا با برکات مخصوص خود اغلب حاوی فرصتهایی است که افراد ازدواج کرده از آن بی نصیب می مانند. این واقعیت ساده نیز قابل توجه است که به هنگام آزار و شکنجه , مجردها بهتر از کسانی که دغدغه خانواده راداشتند مقاومت می کردند.
سخنان زبانم و تفكر دلم منظور نظر تو باشد، اي خداوند كه صخره من و نجات دهنده من هستي